|
تعریف سواد رسانه: مجموعه ای از تکنولوژی ، فناوری، اطلاعات برای تسهیل کردن فرایند ارتباط و منظور هدف دار در اکثر افراد جامعه . عناصر کلیدی در تعریف رسانه: 1-سواد رسانه محدود به یک رسانه نیست :سواد رسانه محدود به سواد خواندن از قبیل دیداری، شنیداری و نوشتاری نیست بلکه آنها اجزاء سواد رسانه هستند و بر اساس آنها می توان ارزش یا راستی آزمایی دقیقی برای درک درست و فعم کامل از مطالب بدست آورد( شنیدار-دیدار-نوشتار-رایانه) 2-سواد رسانه نیازمند مهارت است : آموزش رسانه ای پیرامون برخی مفاهیم کلیدی سازماندهی می شود و هدف آموزش رسانه پرورش درک انتقادی نیست بلکه آموزش استقلال در انتقاد است. 3-سواد رسانه ای به اطلاعات گوناگون نیاز دارد:سواد رسانه را باید از سه حوزه محتوی ، صنایع و تاثیرات آنها شناخت .باید دانست از چه قواعدی پیروی می کنند و اینکه رسانه های بخش تجاری با اهداف خاص هستند آیا توانایی درک مطلب و انتقال مفاهیم را دارند. از این رو سواد رسانه ای حداقل اطلاعات ضمنی نسبت به علوم دیگر را باید داشته باشند. اهمیت سواد رسانه یا توجه به فراوانی و پراکندگی اطلاعات، در پیام ها ، مفاهیم و معانی تعارضات بسیاری ظهور و بروز دارد، در برابر سیل عظیم آنها نیاز به پردازش اطلاعات داریم. رسانه ها برای ارائه پیام های خود انگیزه های بسیار متفاوتی دارند ما نیز انگیزه خود را برای دریافت پیام ها داریم. پردازش : یعنی اندازه گیری ، تطبیق روش انتزاعی ، روش ریاضی ، منطقی و از همه مهمتر شبکه ادراکی ویژگی های ارتباط رسانه ای 1-تعدد پیام گیران 2-بازگشت پیام با تاخیر(باز خورد) 3-سرعت عمل زیاد 4-تکثر پیام 5-ارتباط سطحی ویژگی های رسانه: 1-دسترسی اسان به اخبار و اطلاعات 2-فراوانی و پراکندگی اخبار و اطلاعات 3-به روز بودن پیام ها و اطلاعات در لحظه 4-جمع آوری عناوین و مطالب علمی و سرگرمی چرا باید سواد رسانه داشته باشیم: 1-پراکندگی منابع اطلاعات و عدم فرصت مناسب برای تحقیق و راستی آزمایی 2-پردازش اطلاعات و تقسیم بندی موضوعات مورد نظر 3-تصمیم گیری و برنامه ریزی در خصوص پیام ها و اطلاعات مورد نظر 4- اگر تک تک افراد یک جامعه دارای سواد رسانه ای باشند به اندازه کافی پیشرفت کنند منافع آنها به کل جامعه تعمیم پیدا می کند. عوامل خستگی و دل زدگی از اطلاعات 1-کاهش ارزش پیامها ریزه های اطلاعات نمی توانند به تنهایی اهمیت و مفهوم خاصی برای ما داشته باشند، زیرا همواره در حال دریافت اطلاعات در حجم بسیار زیادی هستیم.اگر شخصی تنها یک کتاب داشته باشد احتمالا آن را ارزشمند خواهد دانست اما صاحب کتابخانه ای با شش هزار جلد کتاب احتمالا دل بستگی ویژه ای به بسیاری از آنها ندارد .اما در عوض اگر شخصی بداند که به محتوای بیش از شصت میلیون کتاب از راه اینترنت دسترسی دارد ، احتمال کمتری هست که بیاندیشد همه آن کتاب ها غیر قابل چشم پوشی اند، یا ارزشمند تر از بقیه اند.همچنین اگر شخصی مجبور باشد برای یافتن موضوعی تلاش فراوانی کند احتمالا احساساتش این است که آن موضوع بسیار با ارزش است.اما اگر مردم مجبور باشند هر روز برای دسترسی به موضوعی سر سختانه رقابت کنند احتمالا به یک شرایط پرهیز از اطلاعات و یا حتی موضع گیری کینه توزانه نسبت به اطلاعات می رسند.با وجود این همه اطلاعاتی که پی در پی در گردشند تصمیم گیری آگاهانه در مورد اینکه مهمترین و پایا ترین اطلاعات کدام اند مشکل است ، زیرا شناخت اطلاعات بسیار دشوار است. 2-برخی اخبار به حقایق می پردازد همواره این وسوسه است که از دقت از ارزیابی اعتبار هر یک از اظهارات چشم بپوشیم و در عوض با یکسان دانستن اعتبار هر یک از آنها خود را خورسند کنیم ، حتی هنگامی که یکی با دیگری در تعارض باشد با گذشت زمان به این باور می رسیم که همه حقایق و نظرات در بهترین حالت ، از اعتبار زود گذری برخوردار است . ار نظری را درست بدانیم الزامی برای همیشه درست بودن این نظر نیست زیرا احتمالا حقایق و نظرات به همان سرعتی که در جهان دگرگون می شود پایایی خود را از دست می دهد ، همچنین به دلیل اینکه اطلاعات بیار سریع بدستمان می رسد اگر پیامی را از دست دهیم هیچ احساس زیانی نخواهیم کرد .در عوض احساس امنیت خواهیم داشت .از اینکه طی مدت کوتاه چند دقیقه همان پیام و یا شاید بهتر از آن را دریافت خواهیم کرد. 3-سرازیر شدن اخبار و اطلاعات تبلیغاتی و نحوه برخورد با آنها هنگامی که انباشتی از اطلاعات که در دایره امور اعتباری قرار دارند و هر لحظه تغیرات در شکل و محتوی صورت می پذیرد این پیام های کم ارزش بسوی ما سرازیر می شوند ،نه تنها احساس نمی کنیم که برکت بر ما نازل شده بلکه خود را در موضعی تدافعی حس میکنیم سئوالی که برای ما اتفاق می افتد این است که چگونه می توانیم به آن همه پیام ها بپردازیم . از بین این پیام ها کدام یک را بعنوان اطلاعات پایا در نظر بگیریم، می دانیم که شدنی نیست بنابر این مجبوریم که بدون هیچ اندیشه ای از هجوم سیل آسای اطلاعات کناره بگیریم. اگر در باره همه پیام ها بیاندیشیم در واقع از آنها چشم می پوشیم بهنگام جریان بی رحم اطلاعات گیرنده گان به دلیل فشار ناشی از آن به بی زاری از اطلاعات گرایش می یابد. معنا سازی ناقص محیط اشباع شده است از اطلاعات و واکنش مابه آن ، عقاید و باور های نادرست و اشکال داری را برای ما جا می گذارد اگر به اطلاعات دریافتی از رسانه ها در رویارویی چه باور های ارائه شده از سوی رسانه ها را بپزیریم و چه خود آنها را بسازیم پیامد آن باور های ناقص ، نادرست است. سه عامل ما را به پیشینه کردن شرایطی می کشاند که باورهای ناقص در جهان را بپزیریم 1-سطحی بودن بیشتر اطلاعاتی که در جریان بی پایان انتقال اخبار و اطلاعات کوتاه ارائه می شود. 2-بازارهای رسانه ای به آن اندازه که رودررو شدن ما را می خواهند ، خواستار توجه ما نیستند.عرضه کنندگان برنامه های سر گرمی در پی جلب نگاه انتقادی نیستند .چرا که ممکن است به اعتراض علیه محتوای برنامه بیانجامدآنها خواهان رویایی ساده و روز مره ای هستند که بتوان بر اساس آن برنامه ریزی هفتگی داشته باشند.برای عرضه کنندگان برنامه های خبری اهمیتی ندارد.که مخاطبان به همان اندازه عادت خرید روزنامه و تماشای برنامه های خبری روزمره را حفظ و تقویت می کنند .نشریات هم سفارش می دهند .تبلیغاتچی ها توجه ای را نمی خواهند که به تحلیل اعتقادی آنها بیانجامد، آنان می خواهند که به ناخودآگاه مخاطبان دسترسی نامحدود داشته باشند ، تا بتوانند انگاره ها ، آواهاو نمادهای بازرگانی را در آن بکارنند.رسانه ها بگونه ای ما را شرطی کرده اند که حتی بدون زمینه معنایی از اطلاعاتی که ارائه می دهند احساس راحتی کنیم بدون این زمینه ها نمی توانیم از پیامها معنای خود را بسازیم بلکه باید مفاهیم سوری ارائه شده توسط پیام های کوتاه را بپذیریم.کم کم با گذشت زمان یا عادت می کنیم همنشین پیامهای بی مفهوم و گفتارهای نا مستدل خبری شویم یا مفاهیم برنامه سازان رسانه را بپزیریم. 3-رویایی خودکار تقریبا با همه پیام های رسانه ای شکل می گیرند .این رویایی یا پذیرش بودن اندیشه هنگامی رخ میدهد که نمی خواهیم تلاشی برای توجه آگاهانه داشته باشیم. می خواهیم تلاش کمتری برای تحلیل پیام ها و دستیابی به اطلاعات بیشتر برای تفسیر دقیقتر آنها اعمال کنیم ، ترکیب این دو عامل ما را به پذیرش باورهای ناقص ونادرست راهنمایی می کند. باورهای نادرست باورهایی که در نظر عقلای اجتماعی مسیر غلط را نشان می دهد و استنتاج ناصحیحی را به همراه دارد ،باورهای نادرست گویند. بهترین روش برای مشاهده باورهای نادرست در بین عامه مردم ،نظر سنجی از آنان هست این نظر سنجی ها اغلب پرسش هایی را برای مردم مطرح می کند که از دید آنها بسیار مهم هست ( اما زمانی که باورهای آنها را بررسی می کنیم می بینیم که بسیاری از آنها به این موضوعات به ظاهر مهم بخوبی اظهار نظر نمی کنند) بنابر این نتیجه گیری می کنیم این باورها کاملا نادرست است. زیرا با واقعیت و عقل و منطق سازگار نیستند . بیشتر مردم بر این باورند که رسانه ها به ویژه تلویزیون یا تاثیر بسیار قوی روی مردم دارد یا هیچ تاثیری ندارد، آنان باوری غیر واقع بینانه دارند مبنی بر اینکه رسانه ها باعث می شوند دیگران با خشونت رفتار کنند .برخی افراد معتقدند اگر اجازه داده شود که اطلاعیه های خدمات عمومی در مورد استفاده از ابزار جلوگیری از بارداری در تلویزیون پخش شود بچه ها می آموزند که داشتن آمیزش جنسی مجاز بوده و یا حتی چیز خوبی است. اما روشن است که این یک گزافه گویی است . از سوی دیگر مردم نفوذی را که رسانه ها بر آنان دارند دسته کم می گیرندبه طور مثال از آنها پرسیده می شود آیا باور دارند رسانه ها بر شخصیتشان تاثیر گذار است یا نه؟ درسال 1998 هشتادو هشت درصد می گویند نه و استدلال آنها این است که رسانه ها اصولا کانالهای تفریحی و سرگرمی اند و هیچ تاثیر منفی بر آنها ندارند. انتقاد نادرست همواره افکار عمومی نشان می دهد که مردم بر این باورند که خشونت در رسانه ها بیشتر از اندازه است با بررسی اینکه مردم با دیدن چه چیزی از خشونت بیشتر آزرده میشود در میابیم که آن عامل گرافیک خشونت است خشونتی که بصورت یک جنایت خونین و با آسیب های فراوان به قربانی به نمایش در می آید، چیزی است که رنجش و نکوهش بینندگان را بر می انگیزد . اگر خشونت در یک برنامه با هنر گرافیکی بالایی نشان داده شود مردم اعتراض خواهند کرد البته این چیز خوبی است و نشان می دهد که مردم حساس بوده و با دیدن اینگونه نمایش ها ممکن است سخت عصبانی شوند.واگر همان نمایش با همان خشونت نشان داده شود و مردم هیچ عکس العملی از خود نداشته باشند روشن است که تاثیرات منفی و حساسیت های آن از بین رفته است .پس از بین رفتن حساسیت تنها یکی از تاثیرات منفی احتمالی است یعنی تاثیر در غریزه و از دست دادن روش کنترلی آن . توجه به رسانه 1-محتوا(متن) 2-حاشیه متن یا محتوی خبر مهمترین موضوع هدف گذاری از سوی صاحبان خبر است که بر اساس آن بدنبال القاء حقیقت می باشد از آنجا که به نظر اکثر دانشمندان محتوی همان هدف نویسنده و یا طراح است پس از تحلیل و بررسی عوارض و عواقب متن نسبت به جامعه مشخص می شود که در حاشیه آن باید موضوعاتی توضیح داده شود. همانطور که ملاحظه می شود در مثال های اخیر عمدتا موضوعاتی است که مردم برای اغناء اجتماعی نیاز دارند لکن باتوجه به قرینه این موضوعات که قالبا موجبات نارضایتی بهم ریختگی و عدم اطمینان در اجتماع را تقویت می کند ، لذا با پرداختن به آن در متن می توان جلب نظر برای مقبولیت مردم انجام داد . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برچسبها: رسانه, سواد رسانه, پردازش اطلاعات, ارزش پیامها
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۸ساعت 16:38  توسط محمدعلی رحيم زاده- نگار
|
|